پریشان گویی های یک انسان

شاید آرام ام کند نوشتن،برای خواننده ای که نیستی

پریشان گویی های یک انسان

شاید آرام ام کند نوشتن،برای خواننده ای که نیستی

هذیان(۲)

در خلسه ای گیج میزنم که هیچ چیز را نمیفهمد، با چهره ای در هم کشیده و مغرور به نعش کرم خورده ام نگاه میکنم ، هنوز جان دارد گاهی تکان میخورم...

   انگار  تک تک انگشتانم را درون مداد تراش کودکیم چرخانده ام ،نه نه نه  نمیتوانم درست بنویسم ، شاید نوشتن را از یاد برده باشم و شاید اندیشیدن را... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.